جدول جو
جدول جو

معنی حبان راوی - جستجوی لغت در جدول جو

حبان راوی
(حَبْ با)
به واسطۀ پدرش از علی روایت کرده، ابن حبان او را از ثقات شمرده گوید: او و پدرش را نشناختم. عبدالصمد بن وارث از وی روایت کند. (لسان المیزان ج 2 ص 166)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زبان رانی
تصویر زبان رانی
سخن گویی، سخنرانی، برای مثال این چه زبان واین چه زبان رانی است / گفته و ناگفته پشیمانی است (نظامی۱۳ - ۶)
فرهنگ فارسی عمید
(حُ بَ)
وی از زید بن اسلم از ابن عمر روایت کند. عسقلانی او را پس از ذکرحبیش بن دینار آورده است. (لسان المیزان ج 2 ص 175)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
گفتگو و مکالمه و گفت و شنید و گفتار. (ناظم الاطباء) :
این چه زبان و چه زبان رانی است
گفته و ناگفته پشیمانی است.
نظامی.
رجوع به زبان ران شود
لغت نامه دهخدا